آشنایی با اصول دادرسی مدنی (حقوقی)
- 25 اسفند 1399
- 95
- حقوقی.مدنی
اصول دادرسی حقوقی: آنچه وکیل دعاوی ملکی و دیگر دعاوی با به کارگیری آن دعوی مطروحه را به نفع موکلش تمام می نماید.
دادرسی مدنی مجموعه اصول و مقرراتی است که درمقام رسیدگی به امور حسبی و کلیه دعاوی مدنی، عمومی، انقلاب، تجدید نظر، دیوان عالی کشور و سایر مراجعی که موظف به رعایت آن می باشند به کار می رود. مطابق قانون درخواست رسیدگی باید ارائه گردد تا قضات تکلیف به رسیدگی داشته باشند.
نباید به دلیل نقص یا اجمال قانون از صدور رای اجتناب نمایند و با استناد به فتاوی معتبر و اصول حقوقی باید رای صادر نمایند. در موضوع ارائه شده بایست تکلیف پرونده روشن شود و با رعایت نظم و اخلاق حسنه باید مسیر رسیدگی هموار گردد.
شرایط رد دعوی
بابت اقامه دعوی باید سمت مشخص باشد اگر شخصی غیر از اصیل، اقامه دعوی کرده باشد باید سمتش مشخص باشد در غیر این صورت مطابق ماده 89 قانون آئین دادرسی مدنی قرار رد دعوی صادرمی شود.
اگر از همان ابتدای ورود، وکیل دادگستری تشخیص دهد دعوا ارتباطی به خوانده ندارد و متوجه او نیست حکم به رد دعوی صادر می گردد. ولیکن اگر قاضی وارد رسیدگی به پرونده شد و دید که خواهان نسبت به خوانده حقی ندارد، حکم به بطلان دعوا و بر بی حقی خواهان صادر می نماید. درصورتی که اصحاب دعوی، موضوع و سبب آن یکی باشند رسیدگی مجدد امکان ندارد و رد دعوی صادر می شود.
اهلیت اصحاب دعوی می بایست رعایت شود.
در صورتی که خواسته ما منجز نباشد رد دعوی صادر می شود مثلا خودرو تحویلم شود یا ثمن آن اینگونه نباید باشد می بایست مشخص باشد. در صورتی که قانون برای طرح برخی دعاوی، زمان و مهلت قرارداده باید مطابق قانون در همان موقع طرح دعوی نمود وگرنه رد دعوی صادر می شود. مثلا در طرح دعوی از ظهرنویسان چک، خارج از مهلت یکسال قانونی طرح دعوی شود. اگر مواعد دادگاه رعایت نشود رد دادخواست صادر می شود.
رعایت ترتیب در برخی دعاوی
شخصی که مدعی استرداد ثمن معامله باطلی هست، ابتدا باید دعوای بطلان معامله را رای بگیرد بعد درخواست استرداد ثمن نماید.
ایرادات باید تا پایان جلسه اول دادرسی مطرح گردد تا دادگاه قبل از ورود به رسیدگی ماهوی رسیدگی شکلی را انجام دهد.
موارد مربوط به طرف ثالث
در دیوان عدالت اداری طرح دعوای جلب ثالث توسط طرفین پرونده، 30 روز پس از ثبت دادخواست اصلی مجاز است. اگر قبل از اینکه طرف پاسخش را بدهد، دادخواست را پس بگیریم می توان مجددا طرح دعوی نمود و دادخواست جدید داد. بعد از وصول پاسخ طرف مقابل نمی توان دادخواست را مسترد نمود مگراز دعوی به طور کلی صرف نظر نمود.
درخواست ورود ثالث می تواند در جلسه بدوی مطرح شود یا در مرحله تجدید نظرکه خودش مستقلا ممکن است حقی داشته باشد یا ذی نفع در محق شدن دیگری باشد. وارد ثالث تا قبل از ختم دادرسی می تواند وارد دعوا شود.
اصول دادرسی حل اختلاف
حل اختلاف در صلاحیت باید خارج از نوبت صورت گیرد، نیازی به دعوت طرفین نیست. اگر هر یک از مراجع غیر دادگستری، اعتقاد به عدم صلاحیت مراجع دادگستری داشته باشند از رسیدگی امتناع نموده و پرونده را بایگانی می کنند.
در بحث صلاحیت محلی مطابق ماده 352 قانون آئین دادرسی مدنی اگر دعوا در مرحله تجدید نظر باشد و رای نقض گردد، پرونده به مرجع صالح ارسال می گردد. اگردر مرحله فرجام خواهی باشد مطابق ماده 371 قانون آیین دادرسی مدنی، رای به دلیل عدم صلاحیت محلی نقض نمی شود.
اگر بین بدوی و تجدید نظر، بین دیوان و تجدیدنظر، بین حل اختلاف و دادگاه عمومی، بین دیوان عالی و عدالت اداری، اختلاف در صلاحیت پیش آید؛ مرجع حل اختلاف دیوان عالی کشور است.
سایر اصول دادرسی
دستور موقت صادره از شعب بدوی نیاز به تایید رییس حوزه قضایی ندارد ولی دستور صادره از شعب تجدید نظر دیوان عدالت اداری نیازمند تایید رییس حوزه قضایی است.
رسیدگی به شکایات و تظلمات نسبت به تصمیمات واحدهای دولتی، رسیدگی به شکایت از آئین نامه ها، رسیدگی به تصمیمات مراجع اداری، رسیدگی به شکایات استخدامی از وظایف دیوان عدالت اداری است.
در دعوی خلع ید: خواهان مالکیت خوانده را بر ملک تکذیب می نماید.
در دعوی رفع تصرف عدوانی: سابقه تصرف خواهان، تصرف خوانده بعد از او و عدوانی بودن تصرفش را ثابت می نماید. در دعاوی تصرف صدور دستور موقت نیازی به سپردن تامین و تایید رییس حوزه قضایی ندارد.